رسانه با هیئت به معنای سنتی آن، مناسبت ندارد / به اسم نوگرایی، نسبتمان را با گنجینه ادبی فارسی و آئینی قطع کردهایم
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۶۶۵۰۶
شاعر آئینی گفت: در واقع رسانه الگوی واحدی را ترویج میدهد. رسانه، هیئت را همانطور که هست، پخش نمیکند، بلکه هیئت را مناسب پخش در رسانه میکند.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- سید علی حسنی؛ در ادامه ویژه برنامه نصیر، با موضوع بررسی الگوهای ستایشگری اهل بیت، درخصوص بررسی فضای شعر امروز و راهکارهای بهبود آن، اهمیت رعایت ادب در سرودن شعر آئینی ظرفیتها و آسیبهای پیوند هیئات با رسانه با هادی جانفدا، شاعر آئینی، به گفتگو پرداختیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دانشجو: فضای شعر آئینی امروز در چه وضعیتی به سر میبرد؟
جانفدا: ما از جهات مختلف میتوانیم فضای امروز شعر اهل بیت را بررسی کنیم. در واقع یکی از جهت تنوع و کمیت آثاری که تولید میشود و دیگری از جهت کیفیت آثار. ما در هیچ دورهای از شعر فارسی، اینقدر شعر اهل بیت با تنوع زیاد نداشتهایم و از جهت کمی و تنوع آثار ما در دوره خوبی قرار داریم.
اما از زاویه دیگر باید دید این رشد کمی آثار با رشد کیفی آثار همخوانی و تناسب داشته است یا خیر. باید بگوییم با وجود اینکه در بیست سال اخیر شعر خوب بسیار زیاد داشتهایم، اما عموم آثار تولید شده، با کیفیت همخوانی نداشته است.
بخش دیگر هم که مربوط به هیئت میشود این است که با وجود تولید شعر خوب و با کیفیت عالی در این بیست سال اخیر، آیا این اشعار خوب از نظر ادبی وزین هستند و آیا وارد هیئت شدهاند و مردم آنها را شنیدهاند؟ بزرگان و جوانان زیادی داشتهایم که در این چند دهه شعر سرودهاند ولی خیلی از این شعرهای خوب وارد هیئت نشدهاند.
دانشجو: شعر باید ویژگیهایی داشته باشد که بتوان به آن لفظ شعر را اطلاق کرد، شعر هیئت یا شعر آئینی هم علاوه بر این ویژگیها باید ویژگیهای بیشتری در حوزه ادبی و معارفی داشته باشد، درباره آن توضیح دهید.
جانفدا: بنظر من از نظر رعایت قواعد ادبی و شعری هیچ تمایزی بین شعر اهل بیت و شعر با موضوعات دیگر نیست. ویژگیهای شعر خوب را شعر اهل بیت نیز باید داشته باشد. متاسفانه در میان بعضی دوستان نگاه اشتباهی وجود دارد که میگویند نیاز نیست شعر هیئت همه آن ویژگیها و آن علو را داشته باشد. در حالی که تعریف شعر خوب در ادبیات تکلیفش مشخص است و مبهم و نامشخص نیست. اگر ما قرار است به شعر به عنوان یک ابزار عرض ارادت به آستان معصومین نگاه کنیم باید همه آن ویژگیها را مد نظر قرار دهیم.
همچنین کسی که میخواهد برای اهل بیت شعر بگوید، باید یک سلسله مطالعاتی در حوزه اهل بیت داشته باشد، معارفی را بداند و با مفاهیم معرفتی انس داشته باشد. همه اینها به آن قواعد اضافه میشوند و این طور نیست که ما اینها را کسب کنیم و آن قواعد را کنار بگذاریم.
با ظهور رسانهها، شعر در بعضی جاها به یک چیز مصرفی تبدیل شدهاست. و از آن ساحت اعلی خودش که یک اثر هنری متعالی است، به ابزاری که ما امشب کارمان راه بیفتد، تبدیل شده است. برای همین شما میبینید که مثلا در یک شب هزار شعر و نوحه گفته میشود اما یکی هم ماندگار نمیشود و در تاریخ ادبیات نمیماند.
دانشجو: گاهی اوقات اشعاری درمورد ذوات مقدسه، خصوصا در مورد مصائب این بزرگواران سروده میشود که فارغ از اینکه غیرهنرمندانه است، سرودن و شنیدنش بیادبانه نیز است. یک شعر باید چه ویژگیهایی داشته باشد که فارغ از آن ویژگیهای ادبی که داشتنش لازم است ، ما در شعرمان، شأن آن کسی که در موردش میسراییم را حفظ کنیم؟
جانفدا: ما در همه برخوردهایمان با ذوات مقدسه بید ادب را رعایت کنیم. بنظر من خط قرمز ادب است. منظور من از ادب این است که انسان حد خودش را و حد معصوم را بداند، نه آنچنان که شأنش است بلکه به اندازه خودش، حد آن انسانی که با او سروکار دارد را بداند. به عنوان مثال فکر نکند دختر سیدالشهدا(ع)، رقیه(س) که سه سالش بوده مثل دختر سه ساله خودش است، به این ادب میگویند، یعنی فرد، شأن متمایزی برای اهل بیت در ذهن خودش قائل شود.
ما نمیگوییم کسی درباره گودال و مخدرات شعر نگوید مراثی اهل بیت باید گفته شود، ولی باید ادب آن ساحت را متوجه باشد و رعایت کند. کلمات اگر میخواهند وارد آن ساحت شوند، باید دارای طهارت باشند.
ما وقتی میگوییم شعر یک ساحت مشخص دارد و یک هنر است، شما نمیتوانید برای قشری که شعر را میشناسد، چند جمله را سرهم کنید و به عنوان شعر قالب کنید. و بدانید که این چیزهایی که شما در هیئت میخوانید، برای مردم ذائقه میسازد و به ذهنیت مردم در مورد شعر، شکل میدهد. باید بدانیم که در مقابل آثاری که انتخاب میکنیم و پشت میکروفون برای مردم میخوانیم مسئول هستیم چرا که آن حرف، آن انتخاب در ذهن مردم اثر دارد.
دانشجو: وضعیت سراسر آسیبی که امروزه با آن مواجه هستیم، حداقل در مداحیها و فضای هیئتی که در فضای مجازی میبینیم، چرا به گنجینه ادبی خود مثل صائب تبریزی، وصال شیرازی، آقای سازگار، انسانی، موید، رجوع نمیکنیم؟
جانفدا: ما در دوره سرعت هستیم اما حوزه اندیشه، حوزه سرعت نیست. متاسفانه ما فکر کردیم که با ظهور فناوریهای دیجیتال، میتوان با سرعت شاعر، اندیشمند منبری و ذاکر شد، در صورتی که اینطور نیست، آدم میتواند با سرعت معروف شود ولی با سرعت نمیتواند یک اندیشمند یا یک منبری و.. خوب شود. ما درگیر سرعت شدیم و این سرعت در ابعاد مختلف زندگی ما تاثیرگذاشت، یکی هم همین شعر بود.
بیست سال، پانزده سال پیش کسی که میخواست وارد حوزه شعر اهل بیت شود، ابتدا با آن میراث آشنایی پیدا میکرد. اما الان، چون شعر اهل بیت، عرصه ارادت ورزی به اهل بیت است، ما آن را دم دستی میگیریم و افراد بدون اینکه آثار بزرگان ادبیات را حتی خوانده باشند، وارد عرصه شعر میشوند.
همچنین قبل از اینکه ما رسانه داشته باشیم، باید محتوای قوی داشته باشیم. ادبیات فارسی و ادبیات شیعی یک گنجینه بزرگ و گران بهایی است که اگر سالهای سال، رسانه برود اینها را به دنیا معرفی کند همه مردم دنیا عاشق ما میشوند. ما خودمان همه اینها را کنار گذاشتیم و می گوییم ما هیچ نسبتی با اینها نداریم. چراکه ما دچار مد شدهایم.
مد با نوگرایی تفاوت دارد. ما به اسم نوگرایی نسبتمان را با گذشتگان قطع کردهایم و اصلا هیچ نسبتی با آن گنجینه نداریم.
دانشجو: میخواهم در این برنامه از دو پدیده نوظهور در هیئت صحبت شود، یکی مداحی استودیویی یا استودیو خوانی یا خوانندگی مذهبی است و دیگری هم مداحی خشنخوانی که عبارت عامیانهاش اگزوزی خوانی است، اگر نکتهای در اینباره دارید بفرمایید.
جانفدا: استدیو خوانی هم از اقتضائات دوره جدید است. در دوره جدید اقبالی برای کارهای کوتاه به وجود آمد یعنی تولید نماهنگی که سه چهار دقیقه بیشتر نباشد، یک قصهای یا یک ریتم جذابی داشته باشد که بیننده دنبال کند.
این کار از این بعد، کار قابل توجهی است که مثلا بخشی از مخاطبین اصلا مخاطبین هیئتی نباشند و بعضی از دوستان ما به این فکر باشند که بخواهند آن قشر از مخاطب را هم با این نماهنگها درگیر کنند، بالاخره تبلیغ است چیز بدی نیست پیام اهل بیت را و آن حسینی بودن را به آنها برسانند. ولی باید متوجه این باشیم که نمیتوانیم به این بگوییم مداحی و هیئتی که همراه مخاطب است. بلکه ساحت دیگری است که اقتضائات خاص خودش را دارد چه از لحاظ انتخاب شعر و نکات فنی، چه از لحاظ موسیقی که نوع موسیقی و تنظیمش چگونه باشد.
اینجا هم ما نباید همین طور بدون فکر و بدون پشتوانه علمی وارد شویم. حتما ساحت مداحی در هیئت بخاطر شرایط خاص هیئت و ساحت خواندن در استودیو بخاطر شرایط خاص آنجا، با یکدیگر فرق دارد، این را باید متوجه شویم. اصلا نظر شخصی من این است که کلا رسانه با هیئت به معنای سنتی و میراثی آن، مناسبت ندارد.
شما در قم یا در همین تهران هم ببینید هیئتی که دور شهر است با هیئت نیروگاه محتوایش فرق میکند، مدل سینه زدنشان فرق میکند، آدمهایش و دیدگاههای آن آدمها متفاوت است و همینها باز با روضهای که روحانیون دارند متفاوت است. اصلا راز ماندگاری و عظمت مکتب سیدالشهدا این تکثر است که هر کسی به نسبت فهم و درکش از این مقوله شریف میآید بساط را به پا میکند و این یعنی مناسبت نداشتن با رسانه.
در واقع رسانه الگوی واحدی را ترویج میدهد. رسانه، هیئت را همانطور که هست، پخش نمیکند، بلکه هیئت را مناسب پخش در رسانه میکند. یعنی رسانه دارد دین تو میشود و تو را اصلاح میکند، اضافات تو را میزند و آرایشت میکند. یک جاهایی که در دین است میگوید اضافه است نداشته باش، و جاهایی که نیست را به تو اضافه میکند.
رسانه ملی ما که زیارت عاشورا در آن ممنوع است چطور میتواند بازتاب دهنده هیئت باشد؟ آیا زیارت عاشورا یک بخشی از هویت شیعی نیست؟ رسانهای که این هویت را از تو میگیرد و میگوید این شاخه اضافه است و آن را میزند که در قاب خودش تو را جا کند، دارد به تو خدمت میکند یا خیانت میکند؟ حتما خیانت میکند.
رسانه اصلا مناسبتی با آن مفهوم سنتی هیئت ندارد چون رسانه میآید برای شما یک چارچوبی تعریف میکند، میگوید در این چارچوب اگر جا شدی، تو را ترویج میکنم، اگر جا نشدی حذفت میکنم و نه تنها حذفت میکنم بلکه شاید بعدا به تو برچسب هم بزنم طردت هم بکنم.
جانفدا ادامه داد: در مورد خشن خوانی و اگزوزی خوانی من از منظر ادبیات و شعر نگاه میکنم، من وقتی یک چیزی را گوش میکنم اول به سراغ کلام میروم تا ببینم این متن چه میگوید، وقتی اصلا متوجه نمیشوم چه میگوید، درباره آن چه میتوانم بگویم؟ این یکی از عوارض تهی کردن کلمات از مفهوم خودش است.
شور یعنی چه؟ شور یعنی شور و حرارت، ما نه با هروله مخالفیم نه با سینه زدن، ولی این واقعا معنای شور نیست. به یکسری کلمات باید دوباره از نو فکر کنیم و بفهمیم که اینها از معنای اصلی خودشان خارج شدهاند. شوری که من نفهمم آن کسی که برای من میخواند چه میگوید، نمیدانم برای من چه معنایی دارد ولی این را متوجه میشوم که ممکن است یک کج تابی باشد از آن سنت بسیار زیبای هروله و به سر و سینه زدن که میلیونها نفر وارد حرم سیدالشهدا میشوند. ولی باز هم رسانه اینجا به ما خیانت میکند.
رسانه میآید یک مسئله عرفی را که شاید در جایی، نحوهای از عزاداری مقبول باشد، برای همه جاهای دیگر پخش میکند و در آن مکانها از این نوع عزاداری بدشان میآید چون عزاداری عرفی است. من نمیتوانم حکم قطعی دهم، شاید باز هم رسانه کار ما را خراب کرده، شاید اگر آن دوستانمان که به آنها خشنخوان میگویند، برای خودشان میخواندند و هیچ رسانهای هم نبود، تا ابد هم میخواندند و هیچ داستانی به وجود نمیآمد. ولی شاید اینها را نباید رسانهای کرد. چرا که حالی است برای آن جلسه و به آن شکل خوانده میشود، جمع میشود و میرود و یک بد مستی است ولی باید دید این بد مستی ظرفیت تبدیل شدن به یک مکتب، جریان و یک فرهنگ را دارد یا خیر؟ که واقعا ندارد.
وقتی در ابتداییترین چیز که کلام است، من متوجه نمیشوم چه میگویند، این چطور میتواند رسانهای شود و همه جا منتشر شود؟ و بازتابش هم این است که کمکم نخبگان از فضای هیئت دور میشوند. نمیگویم هیئتی یا مذهبی یا غیرمذهبی، کسانی که موسیقی میفهمند، کتابی میخوانند، یک اندیشهای دارند، باعث میشود اینها از جریان هیئت فاصله گیرند. این عوارض طبیعی است و بنظر من این چیزها اگر در هیئتها است نباید رسانهای شود و رسانهای شدنش حتما غلط است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: نصیر هیئت شعر آئینی شعر اهل بیت ویژگی ها رسانه ای شعر خوب جان فدا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۶۶۵۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این ۶ جمله را تنها از افراد با شخصیت واقعی و صادق می شنوید
فرانسوا دو لا روشفوکو، نویسنده، اخلاقشناس و فیلسوف فرانسوی قرن هفدهم، در مورد کمیاب بودن افراد اصیل و صادق صحبت کرده است.
صداقت به معنای باز بودن قلب است. ما آن را در افراد بسیار کمی پیدا می کنیم. آنچه که معمولاً در افراد دیگر می بینیم، تنها یک تظاهر هنرمندانه برای جلب اعتماد دیگران است.
به همه افرادی که در طول زندگی خود با آنها برخورد داشته اید، فکر کنید. واقعاً چند نفر از آنها این حال و هوا را داشتند که لا روشفوکو از آن صحبت کرده است؟
احتمالاً تعداد آنها زیاد نیست. در واقع صداقت و واقعی بودن چیزی کمیاب است.
اما چرا اینگونه است؟ زیرا آنچه که اغلب به عنوان صداقت برداشت می شود، در واقع تنها یک ترفند برای جلب رضایت و اعتماد دیگران است.
پس ما باید در تشخیص صداقت واقعی از تقلبی هوشیار باشیم.
در دنیای تظاهر و عدم صداقت، اصیل و واقعی بودن به ما کمک میکند تا همانی باشیم که واقعاً در عمق وجودمان هستیم.
در ادامه، به بررسی ۶ جمله می پردازیم که آن ها را تنها از افراد صادق و واقعی می شنوید.
۱) «چگونه می توانم به تو کمک کنم تا احساس بهتری داشته باشی؟»به گزارش روزیاتو، مطالعهای که اخیراً در مجله روانشناسی میانفرهنگی منتشر شده، «فضیلت انسانیت، از جمله مهربانی و عشق» را ویژگی اصلی یک فرد واقعی و صادق دانسته است.
به این ترتیب، سوال «چگونه می توانم به تو کمک کنم تا احساس بهتری داشته باشی؟» را ممکن است از یک دوست واقعی بشنوید.
وقتی کسی با این نوع از صمیمیت با شما ارتباط برقرار می کند، در زمانی که اوضاع وفق مراد نیست، می تواند مانند یک کورسوی امید باشد.
آیا می توانید آخرین باری که کسی به شما چنین حمایتی ارائه کرد را به خاطر بیاورید؟ شاید چنین حمایتی را از سوی یک دوست، یکی از اعضای خانواده یا حتی یک غریبه دریافت کرده باشید.
و چه حسی به شما دست داد؟ آیا ایمان شما به انسانیت را کمی تقویت کرد؟ این یکی از نشانه های بارز انسانیت و صداقت است.
۲) «باید در این مورد کاملاً صادق باشم.»ممکن است شنیدن چنین جمله ای در گفتگوهای روزمره کمی غافلگیرکننده باشد. در واقع، هم جدی و هم صریح به نظر می رسد. اما باید عمیق تر به این موضوع نگاه کنید.
ما در عصر سطحینگری و عدم صداقت زندگی می کنیم، درست است؟
با توجه به این موضوع، وقتی کسی مایل است در مورد چیزی با ما کاملاً صادق باشد، به این معنی است که باید چیز مهمی برای گفتن داشته باشد.
در این لحظه، شما شاهد اصالت و صداقت واقعی هستید!
یک فرد واقعی و صادق به دنبال پنهان کردن حقیقت یا اجتناب کردن از موضوعات دشوار نیست. در عوض، صداقت و روراست بودن را ترجیح می دهد.
درست است، گاهی کاملاً صادق و شفاف بودن بهایی دارد.
با این حال، یک فرد واقعی صداقت را مهم تر از هر چیز دیگری می داند و مایل است که با شما روراست باشد.
بسیاری از افراد به این موضوع توجه نمی کنند که صادق و واقعی بودن فقط به معنای رک بودن با اطرافیان نیست، بلکه به معنای رک و صادق بودن با خودتان هم هست. یعنی با معایب خود روبرو شوید، اشتباهاتتان را به زبان بیاورید و به شخصیت واقعی خود احترام بگذارید.
۳) «با این موضوع موافق نیستم.»افراد واقعی و صادق فقط اهل حرف زدن نیستند، بلکه اهل عملند! آنها کاملاً صادق هستند و از اعتقادات خود دفاع میکنند، حتی اگر هر از گاهی با انتقاد مواجه شوند.
به گفته دکتر رونالد ای. ریجیو، استاد روانشناسی سازمانی، افراد خوب یا افراد واقعی حتی در مواقع دشوار «شجاعت» دارند.
شجاعت را به عنوان نشانه ای از صداقت در نظر بگیرید. به گفته دکتر ریجو، شجاعت می تواند به معنی «دفاع از آنچه که به آن اعتقاد دارید» و دانستن اینکه چه زمانی باید «کار درست را انجام دهید» باشد.
فرض کنید با گروهی از همکارانتان برای ناهار بیرون رفته اید و یکی از آنها شروع به صحبت درباره مدیرتان می کند.
ناگهان صحبت به سمت شایعاتی می رود که خیلی تند و تیز است و شما احساس بدی پیدا می کنید.
آیا ساکت می مانید و با گروه همراه می شوید؟ یا شجاعت این را پیدا می کنید که موضع خود را اعلام کنید؟
انتخاب دوم یک نمایش قدرتمند از اصالت و صداقت است. زیرا شنیده شدن نظر شما، به خصوص زمانی که به معنای مخالفت با نظر افراد دیگر است، شجاعت زیادی می طلبد.
این کار ارزش هایتان را نشان می دهد. هنگامی که به صورت آشکارا و واضح می گویید که چیزی را تایید نمی کنید، به وضوح نشان می دهید که در مورد موضوع مورد نظر چه موضعی دارید.
۴) «اگر این روش را امتحان کنیم، چه اتفاقی می افتد؟»آخرین باری که با شخصی مواجه شدید که واقعاً شیفته «چرا» و «چگونگی» دنیای اطرافش است، کی بوده؟
دکتر رهام آل طاهر، روانشناس بالینی، در مقاله ای در مورد فضیلت های انسانی، کنجکاوی را به عنوان نشانه ای از یک فرد واقعی و صادق معرفی کرده است.
هر چه به خودمان اجازه دهیم که کنجکاوتر و خلاق تر باشیم، خرد بیشتری به دست می آوریم و به نوبه خود، آنچه که یاد می گیریم را دوست خواهیم داشت. به گفته دکتر آل طاهر، این امر باعث رشد فضیلت خرد و دانش است.
بیان کردن سوال «اگر این روش را امتحان کنیم، چه اتفاقی می افتد؟» نشان می دهد که یک شخص فکر نمی کند که جواب همه چیز را می داند و به دنبال امتحان کردن راه های جدید است.
در قلب این جمله ساده، گنجینه ای از اصالت و صداقت وجود دارد.
به علاوه، این فقط یک سوال ساده نیست. در واقع، یک دعوت آشکار برای گسترش افق دید است.
کنجکاوی در این پرسش قابل لمس بوده و شما را به قلمرویی از احتمالات و فضایی برای پذیرش دیدگاه ها و ایده های جدید و شاید هیجانانگیز می کشاند.
واقعی ترین و صادق ترین افراد، از مخالفت با باورهای از پیش تعیینشده و شک و تردید به آن ها نمی ترسند.
آنها به خوبی می دانند که کنجکاوی مثل یک GPS است که ما را به سوی دیدگاه های عمیق تر راهنمایی می کند.
۵) «می خواهم مطمئن شوم که چیزی از قلم نیفتاده است.»اصالت و صداقت نقش مهمی در خرد و آگاهی دارد.
هنگامی که فردی با خود صادق بوده و پذیرای یادگیری از دیگران است، احتمال بیشتری دارد که تصمیماتی مطابق با ارزش های خود بگیرد.
این نشانه ای از صداقت و واقعی بودن است.
افراد عاقل فقط حدس و گمان نمی زنند، بلکه استراتژیکترین متفکرانی هستند که میشناسید.
آنها می دانند که عجله کردن در تصمیمگیری ها بدون بررسی همه گزینه ها می تواند به نتایج نامطلوبی منجر شود.
این افراد زمان و انرژی خود را صرف جمعآوری اطلاعات، گوش دادن به دیدگاه های مختلف و ارزیابی پیامدهای احتمالی می کنند.
۶) «می خواهم بیشتر بیشتر بدانم!»افراد واقعی و صادق بسیار مشتاق هستند که بیشتر بیاموزند.
یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ در مورد قدرت شخصیت نشان داد که «علاقه به یادگیری» با احساسات مثبت ارتباط زیادی دارد.
«می خواهم بیشتر بدانم» عبارتی است که مظهر عشق و علاقه به یادگیری است. افراد واقعی به آنچه که از قبل می دانند، راضی نمی شوند.
در واقع، آن ها همیشه تشنه تجربیات جدید، دیدگاههای تازه و هیجان کشف کردن هستند.
کانال عصر ایران در تلگرام